گروه خیزش بیداری ادبی خواهران نیز بداههای را به این شهید تقدیم کردند. این سروده، حاصل طبع مرضیه شهیدی، سیده نرگس میرفیضی، سمانه احمدیان، نفیسه سادات موسوی، اسماء سوری و بشرى صاحبیست که به این شرح است:
اینجا هوا ابری و بارانیست سردار
امسال پاییزش زمستانیست سردار
پرواز حقت بود اما بی تو بودن
در این جهان عین پریشانیست سردار...
پرواز کردی تا بفهمانی به عالم
جایت زمین پست دنیا نیست سردار
حتماً به پرواز تو خیلی غبطه خورده است
دلتنگ تو قاسم سلیمانیست سردار
تا پای جان، مانند سلمان، ایستادی
این ویژگی مرد ایرانیست سردار
هر صبحدم هم صحبت خورشید بودی
که چهرهات اینقدر نورانیست سردار
تو مرد میدانی و نامت میدرخشد
هر جا برای جنگ میدانیست سردار
«ان مع عسرِ».. تمام هستی توست
سختی برایت عین آسانیست سردار
رفتی و غوغایی به پاشد با عروجت...
روح تو از جنس خروشانیست سردار
بیتاب کرده کوچه را تابوت پاکت
در کوچه بغضی کهنه زندانیست سردار
از کربلای جبههها تا مستشاری...
راه تو راهی سبز و ایمانیست سردار
تو یک ستاره در حصار خاک بودی
جای تو جز بالا سر ما نیست سردار
همسایه ی باران شدی در آسمانها...
از گریه چشمانم چراغانیست سردار
در آسمان از شور و شوق بازگشتت
تا چند مدت جشن و مهمانیست سردار
شعرم نباید خم به ابرویش بیاید
در چشمهایش بغض پنهانیست سردار
باید بگیریم انتقامت را از این قوم...
این شعر لبریز رجزخوانیست سردار
برجی که میسازند بر روی گسلهاست
این لحظههای قبل ویرانیست سردار
خون شهیدان حافظ این انقلاب است
یعنی که درحال نگهبانیست سردار
تو باز خواهی گشت در آن روز موعود
روزی که دشمن در پشیمانیست سردار...!
امسال را در آسمان مشکی تنت کن
یاد تنی که سهمش عریانیست سردار